 |
اخبار > شیوه ارزشیابی از سنجش محفوظات به سنجش میزان قدرت تحلیل و تفکر ارتقا پیدا کند |
 |
نسخه چاپي ارسال به دوست
شماره خبر : ٤١٧٧٥٤ تاريخ درج خبر : چهارشنبه ٥ خرداد ١٤٠٠ ساعت درج خبر : ١٠:٣٣
شیوه ارزشیابی از سنجش محفوظات به سنجش میزان قدرت تحلیل و تفکر ارتقا پیدا کند
سرکار خانم دکتر زهره رنجبر، معاون آموزش حوزه علمیه خواهران استان قم و از ارزیابان باسابقه جشنواره علامه حلی(ره) در گفتوگو با روابط عمومی جشنواره از لزوم تقویت خودباوری طلاب جوان برای نگارش آثار علمی، در کنار لزوم کاهش حجم دادههای آموزشی و تغییر در نظام ارزشیابی حوزه سخن گفته است. آنچه در پی میآید خلاصهای از این گفتوگو است.
جایگاه تفکر در سیر تربیت علمی طلاب چیست و به نظر شما غایت نظام آموزشی حوزه تا چه میزان با تفکر محوری ارتباط دارد؟
حدیث معصوم در غررالحکم پاسخ جامع و در عین حال مجملی است به این سؤال "مَن أكثَرَ الفِكرَ فيما تَعَلَّمَ أتقَنَ عِلمَهُ ، و فَهِمَ ما لم يَكُن يَفهَمُ"
میتوان گفت هدف غایی در تمام مکاتب آموزشی انسانسازی با رویکردهای متفاوتی است که از تفاوت جهانبینی اندیشمندان آن مکتب نشأت میگیرد. در فرهنگ دینی غایت، "عبدالله" شدن و نیل به مقام بندگی و عبودیت است. عبودیت جلوه رحمانی الله در قالب و کالبد انسانی است. یکی از پرتکرارترین توصیهها در قرآن که با هدف هدایت انسان به کمال متصور نازل شده است دعوت مستقیم یا غیر مستقیم به اندیشیدن است. اندیشیدن یعنی در نوردیدن عادتها و تعصبها که زمینه آن تقویت روحیه پرسشگری و مواجهه پرسشگرانه با دادهها و موقعیتهای مختلف است. اصلا علم در انسان جز با تفکر فهم نمیشود و به عبارت سادهتری انسان جز در سایه تفکر به بالاترین سطوح یادگیری که ارزشیابی و داوری است، دست نمییابد.
اما اینکه نظام آموزشی حوزه امروزه تا چه میزان با تفکرمحوری تناسب دارد، باید گفت امروزه کشورهای پیشرفته جهان با فهم آسیبهای آموزش صِرف، به سرعت در حال تغییر نظام آموزشی به سمت تقویت مهارتهای تفکر انتقادی، تفکر خلاق و مهارتهای اندیشهورزی فراگیر هستند چون دریافتهاند که رمز موفقیت جامعه انسانی در تقویت مهارت تفکر و اندیشه است نه آوار کردن انبوه دادهها بر سر فراگیر...
در نظام آموزشی اسلام نیز تعلم و تفکر و تزکیه نفس سه عنصر کلیدی محسوب میشوند که اکتفا به یکی از آنها و غفلت از مابقی، بالندگی لازم را در فرد و به تبع آن جامعه ایجاد نمیکند. بنده درباره نظام آموزشی حوزه خواهران اظهار نظر میکنم که حجم مطالب و تعدد واحدهای درسی و نظام ارزشیابی در آن فرصت تفکر و جولان فکری و نقد و نظر و فهم واقعی و مطلوب را از طلبه میگیرد. طلبه در کلاس درس باید با مسأله مواجه شود؛ مسألهای که برای حل آن با هدایت و راهنمایی استاد خود دست به کار شود، فکر کند، نظر بدهد، تحقیق کند و فهم کند. لازم است در سطوح بالاتر دیدگاههای متفاوت و مخالف و نقدهای رایج را بشنود و با مواجههای به دور از تعصبها و عادتها در قالبی خردورزانه با آنها روبرو شود، تحلیل کند و نهایتا در برخی موارد نگاه موجود را تقویت و گاهی نگاهی نو بیافریند. اتفاقی که امروز نمیافتد.
نقش ارزشهایی چون خودباوری و الگو پذیری در نگارش آثار علمی طلاب جوان چیست و چگونه میتوان در شکوفایی این ارزشها به آنها کمک کرد؟
اگر بنیه علمی طلبه در فرایند یادگیری و تحصیل تقویت شود و مطالعات هدفمند در کنار تفکر جهت تعمیق آموزههای علمی اتفاق بیفند، جریان نگارش علمی در مسیر صحیح خود اتفاق میافتد. خودباوری با هدایت استاد و راهبران آموزشی در طی دوران تحصیل برای فرد ایجاد میشود؛ این که فرد زمینههای توانمندی خود را دریابد و در عین حال اهتمام داشته باشد که مباحث علمی را با دقت و عمق بیشتری فرا بگیرد و از سویی نظام آموزشی محیط را برای طرح دیدگاهها و نقطهنظرات مختلف ایجاد کند و از رمی و تحقیر بپرهیزد. در این صورت خودباوری در ارائه نظر علمی در عین احتیاط و تتبع کافی در فرد رشد میکند. راهکار بنیادیتر در اینباره اصلاح نظام آموزشی به معنای کاهش حجم دادهها و نیز تغییر در نظام ارزشیابی است. به این معنا که سطح و شیوه ارزشیابی از سنجش محفوظات به سنجش میزان قدرت تحلیل و تفکر و فهم ارتقا پیدا کند. سطح مطالبه سیستم آموزشی، طلبه را تربیت میکند و مسیر حرکت وی را تعیین میکند. اما در وضعیت موجود نیز میتوان ذیل دروس اصلی در پرتوی استفاده از اساتید توانمند، محتوا نه فقط القایی بلکه به صورت فعال و مسألهمحور تدریس شود و طلاب به سمت مطالعات هدفمند و آشنایی با منابع و مقالات مرتبط راهنمایی شوند.
سطح علمی آثار جشنواره را چگونه ارزیابی میکنید و توصیه شما برای ارتقای این جشنواره ـ خصوصا در بخش علمی ـ چیست؟
در سال جاری مطابق آن سطح مواجههای که بنده داشتم، سطح آثار در برخی گرایشها واقعا رو به رشد و کیفیتر ارزیابی شد. تنوع موضوعات و کاربردیتر بودن آنها قابلتوجه بود اما واقعیت این است هنوز با سطح مطلوب فاصله داریم. باید با رفع آسیبهای رایج نظام آموزشی به تولید آثاری که به معیارهای پژوهش نزدیکتر است، نزدیک شویم. آنچه بیش از همه برای بنده قابلتوجه بوده است نقش کمرنگ قلم طلبه در آثار پژوهشی است. لازم است قلمفرسایی خود طلبه در ارزیابیها امتیاز بالاتر و قابلتوجهی به خود اختصاص دهد و بر این مسأله در فراخوانها تأکید شود که آنچه ارزشمند است نه فقط تتبع و یادداشتبرداری از کتب و مقالات معتبر، بلکه بیان و توضیح آن به قلم خود شماست.
نکته بعد تأکید بر نوآوری و کارآمد بودن محتواست. به نظر میرسد همچنان جای تحقیقات میدانی که در نتیجه مواجهه عینی و مستقیم محقق با متن جامعه تولید میشود در بین طلاب خالی است. پیشنهاد خاصی که به نظر بنده میرسد این است که برخی آثار که قابلیت ارتقاء در جنبههای مختلف از قبیل وزندهی علمی یا ساختاری دارند در مراحل ارزیابی تفصیلی اول شناسایی و نویسنده برای ورود به مرحله بالاتر با کمک و مساعدت واحد آموزشی مبدأ نگارنده، برای غنی کردن اثر راهبری شود. و نیز هر ساله مهمترین آسیب رایج آثار ارسالی به مدارس علمیه جهت راهبری و توجیه طلاب و غنای آثار لاحق اعلام و اطلاعرسانی شود.
...در حال ثبت نظر  نظر شما ...در حال ثبت نظر  خروج
|